صدفصدف، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

صدفی نمک خونه

خرید شب عید

1390/8/25 9:55
نویسنده : مامان نسرین
538 بازدید
اشتراک گذاری

باز هم مثل همیشه مامان جون من  تا دقیقه ی ٩٠ دنبال خریدم.با اینکه زود به فکر میافتم اما همیشه کارام تا لحظه ی آخر طول میکشه.

به خاطر عید غدیر می خواستم واست لباس بخرم.

صدف جونم عید غدیر به قول معروف عید سیداست .باید بریم دیدن هر کسی که سیده.تو فامیل مام که زن عمو جون من و عمو سعید (شوهر خاله نوشین جون )سیدن.

خلاصه شب عید با اینکه هوا خیلی خیلی سرد بود بابایی طفلکو مجبور کردم بریم خرید البته خود بابایی هم کابشن لازم داشت.

بعد از کلی چرخیدن تو مغازه ها و طبقات کیان سنترو بالا و بایین رفتن بالاخره یه بیراهن بافت برات بیدا کردم .یه بالتوی خوشگلم که عمه جون زحمت کشیدنو برات دوختن.

اما بابایی و دادا بی نتیجه موندن .البته یه بالتوی خیلی خوشگل برای باباجون دیدیم قیمتش ٣٢٥ هزار تومن بود بابا راضی نشد بخره . گفت من لخت بمونم بهتره از اینکه برم همچین بولی بدم.! خلاصه این از خریدما.

این خرید یه فایده داشت برای گل دختر  اینم که ترست از این اسباب بازی هایی که با سکه کار میکننو تکون میخورن ریخت .داداشی با یه ترفندی نشوندت روی آقا فیله .اولش میترسیدی اما بعد کلی خندیدی مردم نگات میکردن.

دوبار سوار شدی .دست آخرم با گریه بلندت کردیم.منم به بابایی گفتم :خودم کردم که لعنت بر خودم باد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ریحانا
25 آبان 90 10:00
سلام لباسهای جدید و عیدتونمبارک همیشه به شادی و خوشی بپوشی صدف جونی


سلام مامان جون.ممنون عید شمام مبارک.ریحان جونو ببوسین.
مامی امیرحسین
3 آذر 90 10:59
نسرین جون کاش ازت میپرسیدم کجا برم برای پالتو!کلی مشهدو گشتیم آخرشم هیچی.البسکو و 17 شهریور و سنابادو گشتیم نبود سایز پوریا.


ای بابا خرید برای آقایونم سخت شده یا مدلا خیلی عجیب قریبه یا قیمتا عجیبتره.
منم هنوز موفق به خرید نشدم شوشوی من اهل خرید از بروما و کیانسنتر نیست.یا باید بریم آزاد شهر یا جنت.اونجام تنوش زیاده.