صدفصدف، تا این لحظه: 14 سال و 26 روز سن داره

صدفی نمک خونه

وااااااااااااااااااااااااااای

1390/9/21 10:10
نویسنده : مامان نسرین
590 بازدید
اشتراک گذاری

از صبح کلی حرف برات گفتم و کلی نوشتم ....................

نمیدونم چرا و کی صفحه رو بستم اصلا بستم یا............

نمیدونم گیجم ...............باشه پس برای یه وقت دیگه........................

فقط این عکسو که فکر کنم باعث شد تا این اتفاق بیافته رو برات میذارم.................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامانی درسا
21 آذر 90 10:43
چقدر این دخملی نازه . خدا براتون نگه داره . عزیزم به وب دخمل منم بیان خوشحال میشم .


ممنون مامان مهربون که به ما سرزدین.درسا جونو ببوسین.
مامان رها
21 آذر 90 12:21
ای خدا این دو واقعا مثل فرشته میمونن خدا حفظشون کنه نسرین جون بازم با هم کل میکنن یعنی امیر آقا کلاس میاد واسه صدف جیگر؟





آره سمیه جون.دنیایی دارن.جدیدا امیر گاهی میخواد صدفو بغل کنه اما بخاطر نامهربونی هایی که قبلا انجام داده ذهن دخترمو خراب کرده .بهش رو نمیده بغلش کنه طفلکم میترسه در ادامه ی بغل یه کتکم بخوره!!!!!!!!!!
مامی امیرحسین
21 آذر 90 19:35
عسل خاله جیگر خاله بخورمت از دستت راحت بشم...بس دل ضعفه رفتم مردم آخه...خدایا کی یه دختر ناز بهم میدی مثل صدف؟


خاله ی مهربونم من لوس میشما اینقدر ازم تعریف میکنین .تازشم امیر حسین به این نازی دارین مماخ میسوزونه دیگه چی می خواین؟؟!!!!!!!!!!!!
مامان لیلا
22 آذر 90 7:08
سلام.فکر کنم درست کردن عکسا کار خودتون باشه.خیلی قشنگه آفرین به این مامان هنرمند و خوشبحال صدف جون. ببوسینش


سلام.ممنون عزیزم.درست کردن عکسا کار خاصی نداره شما که ماشالله حسابی هنرمندین.
مامان سپنتا
22 آذر 90 13:27
وای امان از این غافلگیریهای وبلاگی!!!!
ولی چه عکس خوشگلیه


ممنون.اماااااااااااااااااااااان
مامی امیرحسین
24 آذر 90 11:11
نسرین جونم چهارراه کلاهدوزو میشناسی؟ختم میشه به چهارراه ابوطالب.بلوار ابوطالب رو که بیای بالا میرسی به میدان ابوطالب و بعدش چهارراه عبدالمطلب.چهارراه عبدالمطلبو از همون سمتی که اومدی بپیچی به راست دوطرفش تا بلوار راه آهن سیسمونی فروشیه.البته میگم که خودم هنوز نگشتم.ولی دوستام تعریف میکردن.حالا سرزدنش ضرری نداره.منم خیلی لباس لازمم.همه لباساش کوچیک شده.شاید تا بیام اونجا مجبور شم از اینجا یه سرهمی بخرم.روی صدفیمو ببوس


ممنون فاطمه جون.دست گلت درد نکنه.
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
25 آذر 90 16:45
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين
ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين .
مطالب وبلاگ من با عكسهاي خانوادگي بروز شد خوشحال ميشم تشريف بيارين
نظر يادتون نره لطفا.
www.jegheleh.niniweblog.com


ممنون عزیزم.وبلاگت خیلی خوشگله عین خودت.ممنون که بهمون سر زدی.
مامان ریحانا
25 آذر 90 23:36
پنج شاخه گل شقايق برات ميفرستم از امروز
هر روز يکي از اونارو بردار وقتي تموم شد بدون که من اولين کسي بودم ک گفتم يلدات مبارک



مرسی عزیزم.ماشاالله چه بروزی.من اصلا از تقویم و سال و ماه خبر ندارم.
طولانی ترین شب سال بر شما هم مبارک.
مامان خورشيد
26 آذر 90 8:37
الهي هميشه فضاي دلتون مثل اين عكسي كه گذاشتين باشه. پاك آرام زيبا


ممنون. امیدوارم شماهم همیشه با گرمای خورشید خونتون شاد و سلامت باشید.
مامان خورشيد
26 آذر 90 8:39
مي خواستم براي پست بعديتون پيغام بذارم كه بخش نظراتش فعال نبود اينجا گذاشتم. از صميم قلبم براتون آرزو مي كنم همه مشكلات زودتر حل بشه.بچه ها بيشتر از خونه و كلا ماديات به صبر و آرامش ما احتياج دارند كه مي دونم شما دارين.


حتما همین طوره.ممنون از دلداریتون.به وبلاگ ما خوش اومدین عزیزم.
مامان لیلا
28 آذر 90 22:34
وقتی همسری اومدند خواستگاری ,خواهرم برای اینکه تعریفی کرده باشند گفتند لیلا خانم خیلی هنرمندند و همسری همچنان منتظر هنرای بنده شرمنده همه رو بلدما فقط همین یکی رو نمی دونم اگه ممکنه راهنمایی بفرمایید


ب..........له .صد البته که شما هنرمندین.چشم در اولین فرصت آزاد براتون میذارم.