صدفصدف، تا این لحظه: 14 سال و 23 روز سن داره

صدفی نمک خونه

تغییر و تحولات

1390/10/9 16:50
نویسنده : مامان نسرین
850 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا دیگه از اون دخمل آروم و بدون گریه خبری نیست.

خیلی شیطون شدی.......تا بابایی می خواد از ماشین پیاده شه زودتر از بابا شال و کلاه میکنی و تند تند با همون شیرین زبونیت میگی "بلیم بلیم"

وقتی هم بابایی میبرتت تو آژانس املاک مدام حرف میزنی از قاقا(همون آقا)کارت ویزیت می خوای...کلی حرف میزنی اونم بلند بلند....

تو خونه هم تا دادا بهت نزدیک میشه صداتو بلند میکنی .امروز موقع ناهار داداشی دستتو بوس کرد فورا به من گله کردی "اااااا دستم...بوس..."

جدیدا گاهی وقتا موقع تعویض پوشک معرکه راه میندازی ........هی من التماست میکنم بیا تو با گریه فرار میکنی......در صورتیکه قبلا دخترم خودش پوشک و زیرانداز می آوردو سریع هم دراز میکشید.......

خلاصه تغییراتت این روزا بیشتر منفی بوده........حواستو جمع کن نمک خونه! دخمل من نباید لوس باشه ها............

چند روز پیش خاله نوشین سی دی خاله سوسکه رو بهت دادن.کارمون شده هر روز و هر شب نگاه کردن به اون.......دوست دارم فعالیت علمی و آموزشی داشته باشی........

راستی اینهمه منفی گفتم یادم نبود بگم دخملم پازلتو کامل یاد گرفتی درست کنی.همشو درست سر جاش می چینی آفرین گلم..............

آموزش این پازلو باهم از زرافه شروع کردیم..........چند روز پیش خیلی ذوق کردم وقتی یهو بدون هیچ کمکی خودت همه رو چیندی.

مدتیه علاقمند شدی به بازی کردن با عروسکات.چقدر هیجان انگیزه.....علاقمندی دخترونه........عروسکاتو بغل میکنی شیشه شیرشونو بهشون میدی .......گاهی پوشکشون میکنی .........بینی تو میگیری و میگی پیف پیف...........چند روز پیشم متکاتو برداشتی و عروسکتو روش گذاشتی تا بخوابونیش.......

تا میتونی دختر ملوسم بازی کن ..تا میتونی از کودکیت لذت ببر.......یادش بخیر کودکیم!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مل مل
9 دی 90 18:11
آپم.........!!
مامان ریحانا
9 دی 90 19:35
سلام ای صدفی شیطون خدا به داد من برسه چه روزایی در انتظارمه
مامان رها
10 دی 90 14:02
سلام عزیزم خدای من این دخملا کاراشون واقعا غریضی شده تمام کارهای صدف جون خونه ما هم توسط رها خانم تکرار میشه


امون از این بچه ها.
مامان رها
11 دی 90 11:57
سلام نسرین جون عزیزم دلم خیلی براتون تنگ شده بود واقعا بهتون عادت کردم عزیزم نظرت رو که خوندم خیلی برام جالب بود خواستم برای اولین بار اعتراف بکنم نسرین جونم تا بحال به کسی نگفتم شما اولین کسی هستی که این رو میگم راستش خیلی از کارم پشیمونم ولی چاره ای به ادامه دادن ندارم آخه میدونی من یه لیسانس ریاضی محض دارم و قبل از تولد رها واسه اینکه از تنهایی در بیام و اینکه داشتم کم کم افسردگی میگرفتم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم ولی ارشد قبول نشدم واسه همین گفتم یه رشته دیگه رو تجربه کنم آخه تو کارم هم رشته ام اصلا مرتبط با کارم نیست و من بخش بازرگانی هستم خلاصه رشته مدیریت بازرگانی رو با علاقه خیلی زیاد شروع کردم که با تولد رها دیگه موندم تو که هچل که دلم نیومد بیخیال بشم و 2 ترم مرخصی گرفتم و تصمیم گرفتم ادامه بدم ولی ولقعا کم میارم پیش کسی هم نمیگم همیشه میگم اصلا سخت نیست خوبه راحتم ولی دروغ میگم پدرم در میاد و از جونم مایه میزارم هم سرکار هم درس هم بچه بدون کمک کسی واقعا ................................................ولی خدا شاهده تمام تلاشم رو میزارم که رها اذیت نشه ولی میدونم که اذیت میشه ولی سعی میکنم از وقت اون استفاده نکنم تنها از اوقات استراحت خودم میبرم بخدا از شرکت که میرسم نه خوابی نه ............. شبها هم بعد از خواب رها خلاصه خیلی خیلی سخته و دو ترم دیگه دارم امیدوارم روزی رو ببینم که .....................ببخش سرت رو درد آوردم عزیزم یکمی سبک شدم ممنون که پای صحبتهام نشستی عزیزم


سلام خانمي.ممنون از اينهمه محبت.نگران نباش اين نيز بگذرد.
خدا رو شكر شما افتادي تو سراشيبيه آخر مسير.سختي ها داره تموم ميشه.اميدوارم موفق باشي.فرشته كوچولو روهم ببوس.
مامی امیرحسین
11 دی 90 12:57
قربون صدفی خوشگلم ...یعنی میشه منم همچین عروسکی داشته باشم؟نسرین جون شاید دیگهاز پوشک خوشش نمیاد کار کن روش برای دستشویی رفتن ببین جواب میده؟راستی به نظرم سی دی های دکتر هلاکویی رو بگیر خیلی آدمو آماده میکنه که بدونه بچه ها قراره چه تغییراتی بکنن و پدر و مادر باید چه رفتاری بکنن تا شخصیتشو شکل بدن.

سلام فاطمه جونم.شايد حق با شما باشه بايد كم كم از پوشك بگيرمش .اما فعلا حال و حوصله ي اين كارو ندارم.
اين سي دي كه گفتي چطوريه؟اسمش خيلي برام آشناست.حتما ميرم دنبالش.ممنون عزيزم

دخترعمه(مریم)
12 دی 90 12:27
سلام واو چه وبلاگ نایسی منظورتون از مشروط بود؟نه من منظورم مشروط انضباطی بود نه درسی من که درسام خوبه
مامان سپنتا
13 دی 90 11:56
سلام صدف جونم...حسابی فعال شدی ها خاله.هوای مامانتو داشته باش.خانوم کوچولو


خاله جون قربون دهنتون.