تغییر و تحولات
این روزا دیگه از اون دخمل آروم و بدون گریه خبری نیست.
خیلی شیطون شدی.......تا بابایی می خواد از ماشین پیاده شه زودتر از بابا شال و کلاه میکنی و تند تند با همون شیرین زبونیت میگی "بلیم بلیم"
وقتی هم بابایی میبرتت تو آژانس املاک مدام حرف میزنی از قاقا(همون آقا)کارت ویزیت می خوای...کلی حرف میزنی اونم بلند بلند....
تو خونه هم تا دادا بهت نزدیک میشه صداتو بلند میکنی .امروز موقع ناهار داداشی دستتو بوس کرد فورا به من گله کردی "اااااا دستم...بوس..."
جدیدا گاهی وقتا موقع تعویض پوشک معرکه راه میندازی ........هی من التماست میکنم بیا تو با گریه فرار میکنی......در صورتیکه قبلا دخترم خودش پوشک و زیرانداز می آوردو سریع هم دراز میکشید.......
خلاصه تغییراتت این روزا بیشتر منفی بوده........حواستو جمع کن نمک خونه! دخمل من نباید لوس باشه ها............
چند روز پیش خاله نوشین سی دی خاله سوسکه رو بهت دادن.کارمون شده هر روز و هر شب نگاه کردن به اون.......دوست دارم فعالیت علمی و آموزشی داشته باشی........
راستی اینهمه منفی گفتم یادم نبود بگم دخملم پازلتو کامل یاد گرفتی درست کنی.همشو درست سر جاش می چینی آفرین گلم..............
آموزش این پازلو باهم از زرافه شروع کردیم..........چند روز پیش خیلی ذوق کردم وقتی یهو بدون هیچ کمکی خودت همه رو چیندی.
مدتیه علاقمند شدی به بازی کردن با عروسکات.چقدر هیجان انگیزه.....علاقمندی دخترونه........عروسکاتو بغل میکنی شیشه شیرشونو بهشون میدی .......گاهی پوشکشون میکنی .........بینی تو میگیری و میگی پیف پیف...........چند روز پیشم متکاتو برداشتی و عروسکتو روش گذاشتی تا بخوابونیش.......
تا میتونی دختر ملوسم بازی کن ..تا میتونی از کودکیت لذت ببر.......یادش بخیر کودکیم!!!!!