صدفصدف، تا این لحظه: 14 سال و 23 روز سن داره

صدفی نمک خونه

تولد پدر جون

1390/10/17 7:36
نویسنده : مامان نسرین
899 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز به آنا جون زنگ زدمو گفتم شب با خاله نسترن میایم خونتون.

شب ساعت ٥/٦ آماده شدیم که بریم .واااااااااااای عجب سرد بودو هست.برفی که ٤شنبه باریده و مشهدو حسابی سفید کرده این روزا بدجور هوا رو سرد کرده.

با کلی لباس که تنت کردم نمی تونستی تکون بخوری ...با کلی دعا که ماشین سر نخوره راه افتادیم.......

خاله جون با تاخیر نیم ساعتی رسیدن....چند وقتی بود دورهم نبودیم........

همون اول لابلای صحبت های آناجون متوجه شدیم که وای تولد پدر جونه و ما بی خبریم.کلی ناراحت شدم .دلم به حال پدر سوخت طفلی همیشه در حقش ظلم میکنیم.

کلی عذر خواهی کردیمو پدرم گفتن که نه بابا تولد چیه.

تو همین صحبت ها دیدیم عمو جواد نیستن.........وبعد از چند دقیقه با یه کیک بزرگ وارد شدن.......دست عمو جواد درد نکنه حداقل این کارو کردن.

شما دوتا وروجکم سریع دویدین سراغ کیک.

خوشگل مامان که این چند روز اونقدر فیلم تولدتو دیدی که تا چشمت به کیک افتاد شروع کردی که "تبلد..تبلد"بعد هم که متوجه شدی تولد کیه باز مدام تکرار میکردی"تبلد پدندون "(نمیدونم چرا پدرجون مثل بیدندون میگی ) 

بیشتر از صد بار این جمله رو با همون آهنگ خوشگلت تکرار کردی.من که خیلی کیف میکنم وقتی تلاشتو برای صحبت کردن میبینم.

بعد از خوردن کیک پدر جون همه رو با پیتزای خوشمزه شون غافلگیر کردن.بابای خوبم دست گلتون درد نکنه که برای تولد خودتون پیتزا درست کردین.

تو و امیر قبلش کلی رقصیدینو موقع شامم تقریبا خوب خوردین.

از خدا می خوام همه ی خونواده ها همیشه گرم و صمیمی کنار هم باشن ما هم در کنارشون زیر سایه ی بزرگترامون باشیم.

راستی خاله نوشین جون امروز از قشم میاد.تصمیم داریم بریم راه آهن دنبالشون تا تو هم قطارو ببینی  ................. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان رها
18 دی 90 9:44
سلام نسرین جونم عزیزم تولدت پدر جون مبارک باشه امیدوارم همیشه خدا سایه پدر و مادرتون رو حفظ کنه و اما شیرین زبون خاله تبلد پدندون خوش گذشت


سلام سمیه جون.ممنون امیدوارم خدا همه ی بزرگترا رو سالم نگه داره.


مامانذ ریحانا
18 دی 90 10:39
سلام همیشه به شادی
تولد پدر جون هم مبارک
ایشالا همیشه جمعتون جمع باشه و دلتون خندون


سلام.ممنون .امیدوارم همه ی دوستان شاد وسلامت باشن.
مامان رها
18 دی 90 14:03
سلام نسرین جونم عزیزم جواب سوالات بله هردو وبلاگ دارن ولی سر نزنی بهتره وبلاگ صبا که جیگر آدم رو بدرد میاره و اما وبلاگ کوثر (خواهر علی )مامانش خیلی ماهه خواستی سر بزن از اول بارداریش همراه بودیم تا اینکه پسرش تو 45 روزگی پر کشیده آدرس هردو تو لینک پیوندهای رها هستند


ممنون .خدا بهشون صبر بده
مادر کوثر و علی
19 دی 90 12:22
سلام عزیزم ممنونم که به وبلاگ ما سر زدین
و مرسی از همدردیتون
از بابت رمز شرمنده ام....


سلام.ممنون که پیش ما اومدین.
ایرادی نداره.
مهرناز مامان امین حسین
20 دی 90 9:37
سلام تولد پدرتون مبارککک انشالله همیشه سایه شون بالای سرتون بر قرار باشه


سلام مهرناز جون.ممنون.الهی همه ی بزرگترا همیشه سالم باشن.
مامی امیرحسین
21 دی 90 14:02
سلام عزیزم واقعا ببخشی گفتم که بابت قضیه انار کلا از نت فرری شده بودم.فقط پیگیر اون بودم که خدارو شکر بهتره.وگرنه تو که عزیز دلمی...



حق داری منم خیلی بهم ریختم مخصوصا که خبر اتفاقی که برای سام کوچولو افتادو شنیدم حال و روزم بهم ریخته.
بازم خدا روشکر که خوبی.
مامی امیرحسین
21 دی 90 14:06
راستی نسرین جون من بازم نمیتونم برای آخرین پستت نظر بذارم باز نمیشه.از طرف من صدفی ناز و ملوستو ببوس.عاشگشم


فاطمه جون نمیدونم چرا وبم مشکل دار شده.حالشم ندارم برم دنبالش.ببخش
مامی امیرحسین
23 دی 90 8:29
حالا که حالشو نداری ما هی برای پست یکی مونده به آخر نظر میذاریم تو فکر کن مال پست آخره!امیدوارم زود یه خونه خوب پیدا کنین حوصلت بیاد سرجاش


قربون دهنت خدا از زبونت بشنوه خواهر.