صدفصدف، تا این لحظه: 14 سال و 24 روز سن داره

صدفی نمک خونه

پایان حکومت مطلق دادا

1390/4/28 10:59
نویسنده : مامان نسرین
502 بازدید
اشتراک گذاری

١٢ سال بود که خونواده ما سه نفری بود . منو باباو دادا . دادا هم حاکم مطلق. دیگه روزام خیلی ساکت و یکنواخت شده بود . یکی دو تا از دوستامم تازه صاحب نی نی گوگولو شده بودنو من خیلی دلم می خواست تا منم یه بچه (یه دخمل) داشته باشم. اما بابایی مخالف شدید این موضوع بود .میگفت بچه آینده میخواد خونه می خواد سرمایه می خواد من برای دو تا بچه چی کار کنم . میگفت تازه سپهر از آب و گل درومده و خیالمون راحت شده اما بالاخره با کلی جلسه بحث و گفت گو با خودم هم عقیده و همراهش کردم.

روزی که دادا متوجه اومدنت شد نمودونی چقدر خوشحال شد و سرو صدا کرد .فورا گوشی تلفنو برداشتو به آنا جونو خاله جونا خبر داد . خدا خیرش بده کار منو بابایی رو راحت کرد چون ما خجالت میکشیدیمو مونده بودیم چطور به بقیه خبر بدیم.

آره دخترکم روزگار خوشی بود زمانی که تو توی دل مامان بودی آروم و یه جورایی معنوی .معنوی از اون بابت که هر روز با هم قرآن می خوندیم تا بالاخره یه دور کامل قرآن رو خوندیم این خیلی برام ارزشمند بود.

تو هنوز نیومده برامون کلی چیزای خوب آوردی و به قول آدم بزرگا پاقدمت خوب بود. چرا که بابایی بالاخره تونست انتقالی بگیره و ما بیام مشهد پیش آنا جونو پدر جون.راستی عزیزم بهت نگفتم منو بابا ٦ ماه بعد از عروسیمون برا ٣ سال رفتیم اصفهان که دادا اونجا به دنیا اومد و بعدش هم ١٠ سال نیشابور زندگی کردیم دیگه داشتیم اونجا از تنهایی می پوسیدیم که خدا جونی دلش سوختو بابایی  منتقل شد به مشهد.

یرای امروز بسه چون خوشگل خانم بیدار شدیو گشنته و داری غر میزنی.دوباره بر میگردم زنگ تفریحه!!!

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

یه دوست
28 تیر 90 13:49
با سلام بهت تبریک میگم ورودتو به این وادی . امیدوارم موفق باشی


سلام دوست خوبم!ممنونم از اینکه به من سر زدی.
مامان نسترن
28 تیر 90 14:56
سلام خوشگل خاله. سلام عزیزم
خوبی نازی؟ تبریک می گم بلاخره توام صاحب یه دفتر خاطره الکترونیکی شدی.
قدر مامان و بابای مهربون و دادای باهوش بازم مهربونتو بدون.
من لینکت کردم تا هرروز بتونم باهت در تماس باشم.



سلام خاله جون مهربون!ممنون از اینکه مامانمو تشویق کردی .(از طرف صدف )من هنوز اول راهم به کمک نیاز دارم.خیلی کند پیش میرم .اما بازم ممنون(مامان صدف)