اولین آرایشگاه
سلام نازنازی مامان! دیروز منو آناجون رفتیم آرایشگاه.البته تو هم باهامون بودی. نمیدونم چرا اونقدر بد اخلاق بودی.
بعد از اینکه کارمون تموم شد از خانم آرایشگر پرسیدم موهای دخترمو مرتب میکنین؟
ایشون هم گفتن اگه وای میایسته . گریه نمکنه باشه.
منم گفتم نمیدونم چون تا به حال تجربه آرایشگاه رو نداشته . حالا امتحان می کنیم.!!!!
صدف گلم نشوندمت روی صندلیو یک کمی باهات بازی کردم . خانم هم پیشبندو واست بستو دست به کار شد . منتظر جیغ و دادت بودم اما ماشاالله ،هزار ماشاالله به دخترم صدات در نیومد. با یه قیافه ی خنده داری نشسته بودی.منم سریع یکی دوتا عکس ازت گرفتم .اما متاسفانه گوشیم خراب شده کیفیت نداره.
بالاخره موهات کوتا شد. بابایی و دادا میگن با همون موها قشنگتر بودی الان شبیه پسرا شدی (البته خودمونیم راست میگن )اما خوب دیگه باید سه سال نوری صبر کنیم تا چند میلیمتری موهات رشد کنه . نمیدونم تو به کی رفتی؟!!!!!!
گرد و قلومبه ی مامان !! الهی قربونت بشم.