صدفی وارد می شود!
دخترکم !نمی دونی چقدر ماهها و روزهای آخر بارداری چقدر سختو طولانی میشه .وقتی خودت یه مامان نازو مهربون شدی متوجه میشی مامانی چی میگه. من به خاطر دردو یکسری مشکلاتی که داشتم تقریبا سه چهار ماهه آخر بارداری نمی تونستم زیاد راه برم فقط از آشپزخونه میرفتم تو اتاقو بر عکس.خیلی برام سخت بود چون من خیلی اهل بیرون رفتنم.دائما پاهام ورم داشت عینهو پای فیل شده بود .خارش های شبونه و حرارت بدنمو هم که نگو .منی که سرمایی هستم دائما احساس گرمای زیاد میکردم طوریکه با وجود اینکه زمستون بود میرفتم دوش میگرفتم پنجره رو باز میذاشتمو می خوابیدم. البته خواب که نه چون اصلا چند ماهه آخر خواب نداشتم .به پشت که نمیشد بخوابم. به پهلو هم که میخوابیدم س...
نویسنده :
مامان نسرین
22:43